آتش و فراموشی؛ روایت استاد فلسطینی از زندگی خانواده او در غزه
تاریخ انتشار: ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۹۷۵۲۵
دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد اعلام کرد بیشتر قربانیان حملات اخیر رژیم صهیونیستی به شهر رفح در نوار غزه زنان و کودکان بودهاند و در صورت تشدید حملات رژیم اشغالگر به این باریکه، خطر کشتار غیرنظامیان و آوارگی مضاعف فلسطینیها افزایش مییابد. در بیانیه این نهاد حقوق بشری آمده است: «فولکر تورک، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل امروز مجموعه حملات اسرائیل علیه رفح در روزهای گذشته را محکوم کرد؛ حملاتی که بیشتر به کشتهشدن زنان و کودکان منجر شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بر اساس این بیانیه، چنین حملهای تنها به کشتار بیشتر و آوارگی مضاعف منجر شده و جنایات بینالمللی بیشتری به همراه خواهد داشت. بر اساس گزارشها، در حملات رژیم صهیونیستی به رفح در ۱۹ و ۲۰ آوریل دستکم ۳۳ فلسطینی شهید شدند که ۲۲ تن از آنها زن و کودک بودند. تورک در این بیانیه گفت: «هر ۱۰ دقیقه یک کودک کشته یا مجروح میشود. آنها بر اساس قوانین جنگی مصونیت دارند؛ اما در نهایت همین کودکان هستند که بهای این جنگ را پرداخت میکنند.»
از همین رو خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان پای صحبتهای «غدی عاقل»، استاد فلسطینی الاصل دانشگاه کانادا نشسته و از تجربه شخصی وی و خانواده او در غزه پرسید. در ذیل مشروح این گفتگو از نظرتان میگذرد.
-با توجه به اینکه تمام اعضای خانواده شما در نوار غزه و رفح هستند، خبر جدیدی از وضعیت آنها دارید؟
غدی عاقل: کسانی که از بمباران نسلکشی اسرائیل جان سالم به در میبرند، ممکن است از مرگ و ویرانی که از خود بر جای میگذارد جان سالم به در نبرند. در اوایل ماه جاری، نیروهای اشغالگر اسرائیل از زادگاه من خان یونس در جنوب نوار غزه عقب نشینی کردند، احتمالاً برای آماده شدن برای حمله به رفح. اکنون، آن غیرنظامیانی که در بخت آزمایی مرگ و زندگی برنده شدند، در دنباله رویاهای شکسته به خان یونس هستند.
خطر هنوز در هر گوشهای در کمین است، اما پسر عموی من اکرام و شوهرش عوض احساس کردند که مجبور بودند به جمعیت بپیوندند و به منطقه القراره در شمال خان یونس بروند تا وضعیت برادر عوض و محمد و خانواده اش را بررسی کنند. آنچه آنها کشف کردند فراتر از درک بود. محمد، همسرش منار و هفت فرزندشان - خالد، قصی، هادیه، سعید، احمد، ابراهیم و عابد که همگی زیر ۱۵ سال سن داشتند- در حمله هوایی اسرائیل به خانهشان به طرز وحشیانهای کشته شدند. خانه آنها خراب شده بود و بدن آنها در حال تجزیه بود، سگها و گربههای ولگرد سعی میکردند آنها را بجوند. اکرام و عوض قبرهای کم عمقی کندند و آنها را دفن کردند.
این دومین باری بود که اکرام و عوض باید برادرزادهها و خواهرزادههای خود را دفن میکردند. در ماه اکتبر، آنها مجبور شدند از اجساد تسنیم، یاسمین، محمود و الیاس، فرزندان برادر دیگر عوض، ابراهیم، مراقبت کنند که به همراه مادرشان، نانسی، در بمباران اسرائیل کشته شده بودند.
این بار درد خیلی غیر قابل تحمل بود. پس از بازگشت به خانه، اکرام که غم و اندوه او را فراگرفته بود، ناگهان بینایی خود را از دست داد. علت این مصیبت غم انگیز ناشناخته است و همه ما را گیج و ویران کرده است.
در همین حال، در غرب خان یونس، که اکنون شبیه یک شهر ارواح است، برخی از اعضای خانواده شوهرم سفری مشابه با درد و رنج را آغاز کردند. مقصد آنها: ویرانههای خانه هایشان، نه چندان دور از آنچه از بیمارستان الامل باقی مانده است.
کل بلوک، از جمله سه ساختمان چند طبقه که برادر شوهرم و بیش از ۷۰ نفر دیگر در آن زندگی میکردند، ویران شد. مردان جوان خانواده عکس، فیلم گرفتند و آنچه از زندگی سابقشان باقی مانده بود را نجات دادند. سپس آنها به المواسی بازگشتند، که زمانی مرکز پر جنب و جوش زندگی در ساحل خان یونس بود، که اکنون به یک اردوگاه چادری تبدیل شده است، سرزمینی بایر از ناامیدی، جایی که در چهار ماه گذشته آواره شده اند.
آنها پس از بازگشت به چادرهای خود، تصاویر و کلیپهای ویرانه خانههای خود را با پدر و مادر و خواهر و برادر خود به اشتراک گذاشتند. برای خواهرشوهرم نیما، خبرها و تصاویر خانه اش بیش از حد قابل تحمل بود. او در حین تماشای تصاویر مدام گریه میکرد. صبح روز بعد، نیما را بی هوش یافتند. خانوادهاش او را با عجله به نزدیکترین بیمارستان، الامل بردند، که از قضا به «امید» ترجمه میشود، اما هیچ بیمارستان و امیدی پیدا نکردند. یکی از پزشکان قهرمانی که در آنجا مانده بود اعلام کرد که او مرده است. او به سادگی قادر به تحمل این ناراحتی نبود. نیما غرق در غم و ناامیدی، سکته کرده بود. شوهر نیما، سلیمان، و فرزندانش برای تکمیل مقدمات تشییع جنازه، شستن جسد به روش صحیح، یافتن وسایلی برای تابوت و رسیدن به رباب، دختر بزرگ نیما، که به رفح پناه برده بود، تلاش کردند.
در حالی که آنها گریه میکردند و ماتم میکردند، بمبهای اسرائیل همچنان بر مناطق مسکونی در رفح، اردوگاه آوارگان نصیرات، دیرالبلاح، اردوگاه آوارگان مغازی و بیت حانون اصابت کرد و صدها کشته برجای گذاشت. در اردوگاه آوارگان یبنا در رفح، یک بمب باعث کشته شدن اعضای خانواده ابوالحنود - ایمان. مادرش ابتصام؛ شوهرش محمد؛ و چهار فرزند خردسالشان: تالین، آلما، لانا و کرم شد.
در جریان این بمباران شدید، سلیمان از ترس امنیت او و فرزندانش تصمیم گرفت که به رباب اطلاعی ندهد. نیما را بدون او دفن کردند. انتخاب ویرانگر بود، اما خطرات سفر به رفح و بازگشت بسیار زیاد بود. حملات هواپیماهای بدون سرنشین، گلوله باران یا بمباران کشتیها بی امان بود.
روزی که نیما را دفن کردند، ارتش اسرائیل بازار اردوگاه مغازی را بمباران کرد و ۱۱ نفر را کشت که بسیاری از آنها زن و کودک بودند. این اولین باری نبود که دردهای شدید به چنین مرگ نابهنگامی در خانواده منجر میشد. در سال ۱۹۶۷، عبدالله، پدر سلیمان، با آشکار شدن واقعیت تلخ اشغال نظامی اسرائیل، دچار سکته مغزی شد. با از دست دادن خانه خود در نکبه ۱۹۴۸، وحشتی که ارتش اسرائیل در سال ۱۹۶۷ بر سر مردم فلسطینی غزه ایجاد کرد، شوک دیگری بود. اما در نهایت، چیزی که بیش از حد تحمل شد، ربودن پسرش سلیمان توسط سربازان اسرائیلی بود که در آن زمان یک کودک ۱۶ ساله بود. عبدالله که از سرنوشت سلیمان چیزی نمیدانست و نمیتوانست فکر از دست دادن او را بپذیرد، تسلیم غم و اندوه شد و سکته مغزی بدن او را ویران کرد و او را فلج کرد. او هفت سال در اردوگاه خان یونس مصیبتهای زندگی را تحمل کرد تا اینکه یک هفته پس از بازگشت سلیمان به غزه از دنیا رفت.
سلیمان از اینکه همسرش نیما به اندازه پدرش درد طولانی نداشت، خدا را شکر کرد و از فرزندانش خواست سوره فاتحه را برای او بخوانند. نیما تنها یکی از بیش از ۱۰۰۰۰ زن فلسطینی است که تاکنون در این جنگ جان باخته است. او یک میزبان عالی و یک آشپز فوقالعاده بود که یک روز در آرزوی زیارت مکه بود و با دقت تمام پولهایش را برای این سفر پس انداز میکرد.
مرگ نیما نه تنها رویاهای او را خاموش کرد، بلکه گرما و سخاوتی را که ذات او، یعنی جوهر فلسطینی را مشخص میکرد، خاموش کرد. او یک خلاء را پشت سر میگذارد که فقط با درد دل و از دست دادن پر شده است. موشکهای یک پهپاد هرمس ساخت اسرائیل میتواند حریم هوایی بدون محافظ غزه را سوراخ کند و جان انسانها را در چند ثانیه بگیرد. موشکهای به اصطلاح «آتش و فراموش کن» میتوانند اهدافی را در فاصله بیش از ۲.۵ کیلومتری (۱.۵ مایلی) در آسمان هدف قرار دهند، بنابراین وقتی شلیک میشوند، هیچ کس روی زمین نمیداند که در حال آمدن هستند. غیرنظامیانی که به تجارت خود میپردازند فوراً کشته میشوند، زیرا هیچ کس و هیچ چیز برای محافظت از آنها وجود ندارد.
هیچ هواپیمای جنگی اردنی، انگلیسی، فرانسوی یا آمریکایی برای دفاع از ۵۰ زن کشته شده هر روز در ۲۰۰ روز گذشته توسط اسرائیل مستقر نشد. به نظر میرسد "آتش و فراموش کردن" در غزه یک سیاست جهانی است.
اما فریاد قاطع من این است که دنیا هرگز نباید فراموش کند. مردم خوب در سرتاسر جهان تلاش میکنند تا اطمینان حاصل کنند که مسئولین این جنایات و کسانی که به آنها اسلحه داده اند، با محاکمه روبرو خواهند شد و شبح عدالت تا پایان روزهای خود تحت تعقیب قرار خواهند گرفت.
غدی عاقل، یک استاد دانشگاه فلسطینی الاصل در کاناداست که در حال حاضر استاد دانشگاه آلبرتا در ادمنتون کاناداست. او از زمان آغاز جنگ غزه مقالات، یادداشتها و گزارشهای تفصیلی فراوانی را در رسانههای جهان از جمله رسانههای کانادا منتشر کرده است.
باشگاه خبرنگاران جوان بینالملل خاورمیانهمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: غزه اسرائیل رفح خان یونس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۹۷۵۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
همه چیز درباره رمز کارت سوخت
کارت سوخت یکی از مهمترین مدارک هر خودرو محسوب میشود. بدون این کارت، امکان دسترسی به سوخت در پمپهای بنزین ایران وجود ندارد. یک نکته مهم در مورد هر کارت سوخت، رمز آن است. رمز کارت سوخت کلید دسترسی به سهمیه سوخت است و درصورت فراموشکردن آن، باید مراحلی را برای دریافت رمز جدید طی کنید تا کارت سوخت شما قابل استفاده باشد. در این مطلب آموزشی از دیجیاتو، به موضوع رمز کارتهای سوخت و اقدامات پس از فراموشی آن خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.
رمز کارت سوخت و دردسرهای آن
کارتهای سوخت تمامی خودروهای صفرکیلومتر، دارای یک رمز است. این رمز چهار رقم آخر کد ملی مالک خودرو است که بهصورت پیشفرض نقش رمز کارتهای سوخت را ایفا میکند. کدملی مالک در هیچ کدام از قسمتهای کارت سوخت درج نشده است، ازاینرو سرقت کارت سوخت یا جا ماندن آن در پمپ بنزین، شما را تا حدودی از خطرات حفظ میکند. بااینحال اگر تمامی مدارک اتومبیل شما سرقت شوند، رمز کارتهای سوخت نیز در معرض لو رفتن قرار دارد؛ بنابراین گروهی از مالکان خودروها تمایل خواهند داشت تا پس از تحویل خودرو و کارت سوخت آن، رمز آن را تغییر دهند.
نکتهای دیگری که در این بین وجود دارد، مربوط به کارت سوخت خودروهای کارکرده است. هنگامی که شما یک خودرو کارکرده را خریداری میکنید، کارت سوختی با رمز کدملی مالک قبلی به شما تحویل داده خواهد شد. فرآیند تعویض و صدور کارت سوخت المثنی بسیار زمانبر است و اکثر افراد تمایلی ندارند تا درخواست صدور کارت سوخت جدید با نام و کدملی خودشان را صادر کنند. ازاینرو خریداران خودروهای کارکرده نیز تمایل خواهند داشت تا رمز کارت سوخت اتومبیل کارکرده را به دلخواه خود تغییر دهند.
سومین حالتی که مشکلاتی در حوزه رمز کارت سوخت به وجود میآورد، فراموشی آن است. این مورد بهخصوص در مورد خودروهایی که چندبار توسط افراد مختلف خرید و فروش شدهاند، بسیار رخ میدهد. رمز کارتهای سوخت این خودروها براساس شماره ملی مالک نخستین خودرو است، درحالیکه ممکن این خودرو هماکنون در تملک سومین یا چهارمین خریدار باشد. به یاد سپردن یک رمز چند رقمی برای افراد بسیاری دشوار است، ازاینرو فراموشی رمز کارتهای سوخت مشکلی مرسوم به حساب میآید.
مدت زمان اعتبار رمز کارتهای تازه صادر شده چقدر است؟
زمانی که کارت سوخت جدیدی به شما تحویل داده میشود، ۴ رقم آخر کدملی مالک بهصورت پیشفرض رمز آن را تشکیل میدهد. شما به مدت یکماه فرصت دارید تا با استفاده از کارت جدید خود، اقدام به سوختگیری نمایید. در غیر اینصورت کارت سوخت شما غیرفعال میشود و باید یکبار دیگر برای فعالسازی آن به دفاتر پلیس +۱۰ مراجعه کنید.
اگر رمز کارت سوخت را فراموش کردیم، چه کنیم؟
در قسمتهای قبل به این موضوع اشاره کردیم که مشکل فراموشی رمز کارتهای سوخت در مورد خودروهای قدیمی بسیار رخ میدهد. اگر رمز کارتهای سوخت خود را فراموش کردید یا آنکه فروشنده خودرو از ارائه رمز کارتهای سوخت به شما خودداری کرد، باید به یکی از دفتر نواحی شرکت پالایش و پخش فرآوردههای نفتی مراجعه کنید تا رمز کارت شما بازیابی شود.
درصورتیکه کارت سوخت شما گم شده باشد یا رمز آن قابل بازیابی نباشد، باید به دفاتر پلیس +۱۰ مراجعه کنید. در این حالت شما باید درخواست غیرفعالکردن کارت سوخت را صادر کنید که در اصطلاح عامه به سوزاندن کارت سوخت شهرت دارد. پس از آن لازم است تا برای صدور کارت سوخت جدید درخواست دهید.
تغییر رمز کارتهای سوخت چگونه امکانپذیر است؟
برخی مالکان تمایل دارند تا رمز کارتهای سوخت خودرو را پس از تحویل گرفتن تغییر دهند. همانند بخش مربوط به فراموشی رمز، باید برای تغییر رمز به دفاتر شرکت پالایش و پخش فرآوردههای نفتی در سراسر کشور مراجعه کنید. برای انجام عملیات تغییر رمز، باید شرایط زیر فراهم باشد:
حضور مالک اصلی یا وکیل او همراه با وکالتنامه
مدارک شناسایی مالک و وکیل
مدارک شناسایی وسیله نقلیه
اصل کارت سوخت
تکمیل فرم تغییر رمز
اگر رمز کارت سوخت را اشتباه وارد کنیم، چه اتفاقی رخ میدهد؟
درصورتیکه سه بار رمز کارتهای سوخت را اشتباه وارد کنید، کارت سوخت شما غیرفعال خواهد شد. البته درصورتی فراموشی یا سرقت کارت سوخت نیز باید درخواست غیرفعالسازی کارت سوخت از سوی مالک صادر شود.
هنگامی که کارت سوخت شما غیرفعال شود، راهی برای استفاده مجدد از آن وجود ندارد. در این حالت باید به نزدیکترین دفتر پلیس +۱۰ مراجعه کنید و درخواست صدور کارت سوخت المثنی را صادر کنید.
غیرفعال شدن کارت سوخت چگونه به کاربر اطلاع داده میشود؟
هنگامی که کاربر با کارت سوخت غیرفعالشده برای سوختگیری مراجعه میکند، با کد خطای ۲۵ روبهرو خواهد شد. این کد هنگامی به کاربر نمایش داده میشود که کارت سوخت او از نظر فیزیکی مشکل پیدا کرده یا آنکه غیرفعال شده باشد. نمایش این کد به معنای عدم امکان استفاده از کارت سوخت است. در این حالت باید برای صدور کارت سوخت جدید به دفاتر پلیس +۱۰ مراجعه نمایید.
ممبع: تیتر کوتاه
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی